جوجه نافرمان
بچه های عزیز، آیا می دانید شعر جوجه نافرمان بیش از 60 سال پیش، یعنی در دهه 1330، در کتاب فارسی دوم دبستان چاپ شده بوده است و شاید پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما نیز با خواندن آن، یاد خاطرات یچگی شان بیفتند؟
این شعر از خانم پروین اعتصامی است و درباره نافرمانی یک جوجه از مادرش و بی احتیاطی و سرکشی اوست که سرانجام نیز در دام خطر، گرفتار می شود!
که ز پهلوی من مَرو به کنار
گربه را بین که دُم عَلم کرده
گوش ها تیز و پشت خم کرده
چشم خود تا به هم زنی بردت
تا کُله چرخ داده ای خوردت (1)
جوجه گفتا که مادرم ترسوست
به خیالش که گربه هم لولوست
گربه حیوان خوش خط و خالیست
فکر آزار جوجه هرگز نیست
سه قدم دورتر شد از مادر
آمدش آنچه گفته بود به سر
گربه ناگاه از کمین برجَست (2)
گلوی جوجه را به دندان خَست (3)
برگرفتش به چنگ و رفت چو باد
مرغ بیچاره از پی اش افتاد
گربه از پیش و مرغ از دنبال
ناله ها کرد، زد بسی پر و بال
لیک چون گربه جوجه را بربود
ناله مادرش ندارد سود
گر تَضرُع (4) کند وگر فریاد
جوجه را گربه پس نخواهد داد
توضیحات:
۱- معنی بیت: مادرِ جوجه به او می گوید: اگر به گربه نزدیک شوی در یک چشم بر هم زدن تو را می گیرد و می برد و می خورد
۲- بَرجَست: پرید
۳- خَست: زخمی کرد، پاره کرد
۴- تَضَرُع: ناله و زاری
***
آخییی پدر بزرگه مر حوم من این شعرو همیشه برام می خوند یادش بخیر چقدر خوب بود…
کاش اینگونه شعرها باز در کتابهای درسی برای تربیت بچه ها بیاید
این شعر و شعرهای مشابه خاطرات خوب دوران کودکی مان را تداعی می کنند. یاد معلمان خوب دوران ابتدایی مان به خیر !
این شعر را پدرم همیشه میخوند
یادش بخیر.این شعرمنوبرمی گردونه به اون دوران خوشیم.دورانی که خیلی دوسش دارم.یادش بخیر