وسواس فکری چیست؟

وسواس فکری چیست؟

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد وقتی می خواهید از منزل خارج شوید بارها شیر گاز یا سیم اتو را چک کنید. این بررسی کردنها در حد عادی مشکلی نیست، اما اگر تداوم یابد و کاری انجام شده را مدام بررسی کنید که آیا درست انجام داده اید یا نه، آن گاه اختلال روانی محسوب می شود که روان شناسان به آن وسواس فکری می گویند.

وسواس فکری یعنی مدام تصور می کنید کاری را انجام نداده اید و مدام با خود تکرار می کنید که فلان کار را انجام دهید. این فکرها چنان فرد را پریشان می کند که دچار اضطراب و استرس می شود و از انجام کارهای روزمره باز می ماند.

وسواس فکری فقط سوژه مورد علاقه روان شناس ها نیست و برای جامعه شناس ها و مدیران اقتصادی هم اهمیت دارد، چرا که فکرهای مسموم بازده کاری جامعه را پایین می آورد و فرد را خسته و ناتوان می کند در واقع تعادل فرد به هم می خورد و او را در سازگاری با محیط دچار مشکل می کند.

معمولا کسانی که درگیر فکرهای مزاحم می شوند ترجیح می دهند پریشانی و مشکل و ناراحتی خود را به عنوان یک مسئله خصوصی، پنهان نگه دارند و گاهی چند ساعت را دور از چشم دیگران صرف افکار یا کارهای مخفیانه خود کنند که این می تواند خطرناک باشد.

تحقیقات نشان می دهد بین یک تا 3 درصد جامعه به اختلال وسواس فکری-عملی مبتلا هستند. مبتلایان به این نکته واقفند که ترس و اضطراب آنان معنا ندارد و منطقی نیست، اما در عین حال آن را بسیار واقعی، شدید و جدی تجربه می کنند و به این ترتیب از عملکردشان کاسته می شود.

آنها چه جور آدم هایی هستند؟

وسواس فکری موضوعات مختلفی را در برمی گیرد، مثلا ممکن است کسی این فکر به ذهنش برسد که نکند من تصادف کنم برای همین به خیابان نمی رود یا سوار ماشینش نمی شود یا این که مدام استرس دارد فرزندش که در مدرسه است دچار حادثه شود. این افراد به جزییات توجه دقیق دارند و کارها را تکرار و به طور مکرر اشتباه احتمالی را کنترل می کنند.
آنها نمی توانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و دائم اضطراب دارند کاری را که در ذهنشان است، انجام دهند. جالب است بدانید این افراد نمی توانند به راحتی از اشیای قدیمی دل بکنند زیرا تصور می کنند شاید در آینده بتوانند از آنها استفاده کنند.

من عاشق اول شدنم!

برخی از کسانی که دچار وسواس فکری هستند همیشه دوست دارند اول باشند؛ در مدرسه، در محیط کار و همه جا احساس رقابت می کنند و همین موضوع آنها را آزار می دهد چون برای اول شدن بسیار تلاش می کنند و آسیب می بینند.

نمونه این موضوع، دختر بیست و هشت ساله ای است که به دکتر فریبرز صفی، روان شناس مراجعه کرده است. دکتر صفی می گوید: دختر جوان به شدت دچار وسواس فکری بود و این موضوع سبب افسردگی او شده بود، چون نمی توانست هیچ کاری انجام دهد. این دختر از کودکی در خانواده آموخته بود باید نفر اول و الگو باشد و تا اتمام دوره دبیرستان این موضوع ادامه داشت. این موضوع سبب شده بود تا در کنکور هم دنبال رتبه تک رقمی باشد و برای همین با وجود شرایط نامناسب اقتصادی در کلاس های مختلف کنکور شرکت کرد و چند سال پشت کنکور ماند. سرانجام خسته شد و پس از پنج سال به یک رشته معمولی راضی شد، اما همیشه عذاب وجدان داشت و اعتماد به نفسش را از دست داد.

دکتر صفی ادامه می دهد: متاسفانه خانواده در وسواس فکری این دختر نقش مهمی داشته و او را تشویق کرده است، لذا او تصور نمی کرده این وسواس فکری یک بیماری است تا این که این وسواس ها او را از زندگی روزمره جدا کرده و سبب انزوای او شده بود. او نمی تواند به راحتی وارد جامعه شود و ارتباط کلامی برقرار کند چون دائم در ذهن خود کار ناتمامی دارد که باید انجام دهد و دائم خود را در عرصه رقابت می بیند.

باردارهایی با فکرهای عجیب

به گفته دکتر صفی، مشکل اصلی بیماری وسواس فکری، وجود فکر و عملی مکرر است. گاهی این فکر و عمل به حدی شدید است که رنج و ناراحتی زیادی برای فرد بیمار و اطرافیان او به وجود می آورد و موجب اتلاف وقت می شود. زنان در دوران حاملگی بیشتر دچار این بیماری می شوند چون در این دوران نگرانی شان بیشتر است و ذهنشان مشغول به افکاری است که در آینده به آنها آسیب می رساند. این بیماران قادر به تصمیم گیری نبوده و مردد هستند؛ آنان در خرید مشکل دارند. به طور مثال چند بار به فروشگاه مراجعه می کنند تا جنسی را بخرند و ممکن است نخرند.

مبتلایان دچار یک احساس یا اندیشه حکم کننده و مزاحم هستند؛ این افکار به مرحله عملی شدن نمی رسد و فقط احساس نگرانی دارند. همچنین این وسواس فکری سبب می شود فرد در محیط کار در انجام کارها مشکوک باشد و دائم تصور کند کاری را که به او محول شده به درستی انجام نداده است؛ بنابر این رفتارش به همکارانش هم آسیب می رساند و روابط او را با دیگران دچار خدشه می کند.

خود و بقیه را گول می زنند

گاهی برخی افراد دچار این بیماری هستند، اما آن را انکار می کنند و در توجیه کارشان عنوان می کنند فراموش می کنند. در حالی که دکتر صفی در این باره می گوید: فراموش کردن تفاوت زیادی با وسواس فکری دارد، گاهی شما فراموش می کنید هنگام خروج از خانه پنجره را بسته اید یا نه، در این صورت قبل از بیرون رفتن دوباره پنجره را چک می کنید، اما این برای یک بار اتفاق می افتد نه این که بارها این کار را انجام دهید تا جایی که توان شما گرفته شود و دیگر از بیرون رفتن صرف نظر کنید یا این که بیرون از منزل دائم به این فکر باشید که آیا پنجره را بسته اید یا نه و نتوانید کارتان را به درستی و با تمرکز انجام دهید.

البته کسانی که در کودکی ناامنی را تجربه کرده باشند هم ممکن است دچار وسواس فکری شوند. آنها اضطراب جدایی دارند و در برابر تغییر مقاوم هستند. همچنین اهل ریسک نبودن، دودلی، افکار خرافی و دلبستگی زیاد به کار، از دیگر ویژگی های این افراد است.

فکرهای بد، دشمن زندگی خانوادگی

وسواس فکری می تواند به شدت به خانواده آسیب برساند زیرا این وسواس به شک و تردید تبدیل می شود که برای خود فرد و اطرافیان او خطرناک است. مثلا گاهی در ذهن یکی از زوجین این افکار که نکند کارم را درست انجام نداده ام یا این که در بیرون از خانه ممکن است اتفاقی برای همسرم بیفتد، شکل می گیرد و او را آزار می دهد و از این رو روابط دچار خدشه می شود. البته گاهی این افکار دچار سوءظن و بدبینی هم می شود و مدام یکی از زوجین افکار وسواسی در مورد همسر خود دارد که او را مشکوک می کند.
دکتر صفی اظهار می کند: اگر یکی از زوج ها دچار وسواس فکری است حتما باید پیش از بچه دار شدن آن را درمان کند چون تحقیقات نشان می دهد این بیماری می تواند ژنتیکی هم باشد.

راه نجاتی هست؟

کسانی که درگیر فکرهای مزاحم و تکرارشونده هستند از نظر ظاهر با سایر افراد هیچ تفاوتی ندارند، اما مشکل روحی شان کارکرد آنها را کاهش می دهد و باعث می شود نتوانند مسئولیت هایشان را به درستی انجام دهند، چون یک فکر چنان آنها را درگیر می کند که خسته می شوند و توانایی انجام کارهای روزمره خود را ندارند.

شاید کسی که با شما کار می کند دچار این بیماری باشد، او با شما صحبت می کند و در کنار شماست، اما ذهن او درگیر کار دیگری است و درصدد فرصتی است تا آن را انجام دهد، برای همین تمرکز ندارد و به خوبی از عهده کاری که به او واگذار شده بر نمی آید. آنها از زندگی لذت نمی برند و نمی توانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند.
وی با بیان این که این افراد در اطراف ما زیاد هستند، می افزاید: البته این بیماری درجه دارد و اگر شدت یابد می تواند آسیب زا باشد.

برای درمان این بیماری، روان شناسان دارودرمانی را هم تجویز می کنند، اما بهترین شیوه مراجعه به مشاوری است که با صحبت بتواند فرد را از شر وسواس فکری نجات دهد. این بیماری زمانی بهتر درمان می شود که فرد نسبت به وسواس فکری خود آگاهی داشته باشد و بداند در آینده این موضوع برای او خطرناک می شود.

همچنین کاهش گوشه نشینی و اجتماعی بودن، افزایش اعتماد به نفس، اندیشیدن به زمان حال و فعالیت های بدنی و ورزش منظم می تواند چند راه پیشگیری این بیماری باشد. البته خانواده هم بی تاثیر نیست و اعمال حمایت بیش از حد، توقعات و حساسیت زیاد سبب می شود کودکان در این خانواده ها دچار اضطراب و وسواس فکری شوند.

روان شناسان توصیه می کنند برای مقابله با این افکار خود را مشغول به کاری کنید مثلا وقتی این افکار وسواسی به سراغ شما می آید ذهن خود را به چیز دیگری معطوف کنید، مطالعه کنید یا این که فیلم ببینید که این کار نیاز به مهارت فراوانی دارد تا فرد دچار اضطراب نشود.

راه حل هایی هم که دکتر صفی پیشنهاد می کند، می تواند برای درمان این بیماری موثر باشد: برنامه ریزی کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد و در طول روز هرگاه افکار وسواسی به ذهن تان آمد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است، به مرور از زمان فکر کردن به آن افکار بکاهید تا این که این زمان به صفر برسد و همچنین هر روز به خود تلقین کنید «من قادرم افکار وسواسی ام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکی از راه های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز تکرار فکرهای منفی و مزاحم نیست.

زهرا تالانی
***

یک دیدگاه برای وسواس فکری چیست؟

  1. اهواز گفت:

    فکرهای بد، دشمن زندگی خانوادگی

    با این کاملا موافقم.
    ممنون از اطلاعاتی که در اختیار ما قرار دادین.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *