قصه خارپشت کوچولو و تیغ هایش
خارپشت کوچولو و تیغ هایش
روزی و روزگاری در جنگلی سرسبز و قشنگ، خارپشت کوچکی با پدر و مادرش در لانه ای زیبا زندگی می کرد. او دوستان زیادی داشت و هر روز صبح بعد از خوردن صبحانه از مادرش اجازه می گرفت و برای بازی با آنها، ازخانه بیرون می رفت و بعد از بازی فورا به خانه بر… ادامه مطلب »