کرم سبز
می رفت این ور آن ور
مثل مداد سبزم
کوتاه بود و لاغر
بر روی پوستش بود
یک عالمه خط و خال
من با نگاهم او را
کردم یواش، دنبال
از شاخه ی درختی
آرام رفت بالا
تا برگ ترد و تازه
پیدا کند در آن جا
یکدفعه دیدم آمد
از پشت بام، یک سار
آن کرم سبز را خورد
با اشتهای بسیار
«سروش خردسالان»
***
پاسخ دهید