کنار آمدن با اندوه فقدان عزیزان
از دست دادن عزیزان یکى از پر استرس ترین وقایع زندگى هر فرد محسوب مى شود. در واقع آنچه بیشتر ما را اذیت مى کند، کنار آمدن با تنهایى و تغییرى است که پس از فوت اشخاص نزدیک رخ مى دهد.
هر فردى به شیوه خود با پدیده «فقدان» عزیزان و «اندوه» حاصل از آن کنار آمده و مدت زمانى که به طول مى انجامد تا شخص از لحاظ روانى مجددا به وضع طبیعى بازگردد و به اصطلاح «شفا» یابد، متغیر است. اما در نهایت بسیار مهم است که فرد داغدیده، شخصا خواهان بازگشت به زندگى طبیعى باشد، زیرا سلامت روانى او در آینده به همین شفاى عاطفى بستگى دارد.
اگر یکى از عزیزان شما نیز به تازگى از دنیا رفته است، مطالعه این مطلب می تواند کمکى باشد براى درک این که چطور مى توان چنین اوقات سخت و تلخى را به سلامت پشت سر گذاشت.
درک پدیده اندوه
زمانى که عزیزى ما را ترک مى کند، تجربه احساسات بسیار عمیقى مانند غصه، اندوه و یاس همراه با اشک هایى که دائم جارى مى شوند کاملا طبیعى و جزیى از روند زندگى است. این که حتى گاهى احساس مى کنیم، اوضاع از کنترل خارج شده و تحمل این وضعیت دشوار است نیز غیر طبیعى نیست.
مدت زمانى طول مى کشد تا ذهن و احساس با یکدیگر در درک فقدان پیش آمده هماهنگ شوند، اما دقیقا پس از این اتفاق است که بازگشت فرد به وضعیت طبیعى خود امکان پذیر مى شود.
نباید فراموش کرد اندوه، به ما کمک مى کند تا نیرویمان را بازیابى کرده و بر آینده متمرکز شویم.
مراحل «اندوه»
با این که تقریبا هر فرد، به طور جداگانه اندوه را تجربه مى کند، اما روانشناسان معتقدند زمانى که شخصى یکى از دوستان نزدیک یا عزیزان خود را از دست مى دهد سه مرحله را پشت سر مى گذارد تا مجددا روال زندگى عادى خود را بازیابد. این سه مرحله عبارتند از:
• شوک یا گیجى: بلافاصله پس از شنیدن خبر فوت، هر شخص تقریبا دوره اى از احساس شوک را تجربه مى کند. برخى معتقدند ساعت هاى اولیه پس از مواجهه با این موضوع را اصلا به یاد نمى آورند زیرا قادر به رویارویى با واقعیت نبودند.
معمولا این دوره تا پاسى از مراسم سوگوارى به طول مى انجامد، البته بسته به این که پیوند عاطفى وى با فرد از دست رفته تا چه حد نزدیک بوده است.
• به هم ریختگى و آشفتگى: به طور طبیعى، کمى پس از مرحله شوک، احساسات فرد باز مى گردند. شخص به مرور برخى علائم فیزیکى مانند احساس تنگى قفسه سینه، نفس هاى بریده بریده، خستگى مفرط و آه کشیدن هاى پیاپى را تجربه مى کند، اما علائم احساسى در این مرحله جدى ترند: عصبانیت از این که شخص موردنظر، خانواده و عزیزانش را ترک کرد، غصه شدید، نیاز به گریه، بى میلى به زندگى و بى اشتهایى و حتى از دست دادن کنترل احساسات، عموما در این مرحله تظاهر مى یابند.
نکته مهم در خصوص مرحله آشفتگى این است که على رغم دردناک بودن، وجود آن کاملا طبیعى و ضرورى است. اکثر افراد این مرحله را به سلامت طى مى کنند، اما براساس نوع شخصیت ها، گذران این دوره، هفته ها، ماه ها و یا حتى چند سال به طول مى انجامد.
• بازسازى جسمى و روحى: با وجود این که زخم هاى عمیق عاطفى، هرگز کاملا فراموش نمى شوند اما پس از مدتى، درگیر شدن با وظایف و فعالیت هاى روزمره، همچنین مرور گذشته و زنده کردن خاطرات شیرین فرد درگذشته، موجب مى شود تا از درصد غم و اندوه کاسته شود. در میان گذاشتن عواطف با دوستان نزدیک نیز راهى است براى عبور از مرحله آشفتگى و بازگشت به زندگى طبیعى.
در هر صورت نباید از یاد برد دو پدیده مرگ و زندگى، در جدال دائم با هم به سر مى برند و تجربه از دست دادن عزیزان، امرى طبیعى روى این سیاره است. با این وجود مى توان تلاش کرد تا به صورت آگاهانه، تلخى ناشى از فقدان را به سلامت پشت سر گذاشت.
مونا کربلایى
***
پاسخ دهید