سه ماهی

قصه سه ماهی

در آبگیر کوچکی، سه ماهی به رنگهای سبز، نارنجی و قرمز زندگی می کردند.

ماهی سبز، زرنگ و باهوش بود. ماهی نارنجی، هوش کمتری داشت و ماهی قرمز، کم عقل و بی فکر بود.

یک روز دو ماهیگیر از کنار آبگیر عبور می کردند که ماهی ها را دیدند و با هم قرار گذاشتند که روز بعد تور خود را بیاورند و ماهیها را بگیرند.
سه ماهی حرفهای ماهیگیران را شنیدند.

ماهی سبز که زرنگ و باهوش بود بدون اینکه وقت را از دست بدهد از راه باریکی که آبگیر را به جوی آبی وصل می کرد، فرار کرد.
فردا ماهیگیران رسیدند و راه آبگیر را بستند.

ماهی نارنجی که تازه متوجه خطر شده بود، فکر کرد اگر زودتر فکر عاقلانه ای نکند به دست ماهیگیران اسیر خواهد شد. پس خودش را به مردن زد و روی سطح آب آمد.

یکی از ماهیگیران که فکر کرد این ماهی مرده است، او را از داخل آبگیر گرفت و به طرف جوی آب پرت کرد و ماهی نارنجی از این فرصت استفاده کرد و فرار کرد.

ماهی قرمز که از عقل و فکر خود به موقع استفاده نکرده بود، آنقدر به این طرف و آن طرف پرید تا در دام ماهیگیران افتاد.
***

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *