دانستنی های روابط جنسی
شخصیت جنسی افراد با هویت جنسی آنها تفاوت دارد، در واقع هویت جنسی یکی از اجزاء زندگی جنسی افراد است.
هویت جنسی قابل مشاهده ترین جزء از اجزاء زندگی جنسی انسانها می باشد. پس هرگز زندگی جنسی را برابر با شهوت جنسی ندانید. کم نیستند افرادی که برای مقابله با غریزه جنسی و جلوگیری از شهوت جنسی به اشتباه با زندگی جنسی خود مقابله می کنند و در انتها به زندگی جنسی خود در تمام عمر آسیب می زنند. نکته مهم که هرگز نباید فرموش کنیم این است که اجتماع، وجدان و دین بر سلامت شخصیت جنسی افراد تاکید دارند.
افراد در صورتی فعالیت جنسی نرمال و روابط زناشویی موفق خواهند داشت که تمامی مراحل شخصیت جنسی را به شکل صحیح طی کرده باشند و در حال حاضر زندگی جنسی نرمال داشته باشند.
شخصیت جنسی و یا زندگی جنسی 5 مرحله دارد که باید تمامی آنها طبیعی باشد تا فرد در انتهای آن یک عملکرد جنسی طبیعی و رضایت بخش داشته باشد. این 5 مرحله به شرح زیر است:
هویت جنسی، جهت گیری جنسی، تمایل جنسی، نقش جنسی، عملکرد جنسی
هر فردی قبل از اینکه به مرحله عملکرد جنسی برسد، باید از سلامت خود در 4 لایه دیگر اطمینان حاصل کند. در زیر به بررسی این 5 قسمت از زندگی جنسی پرداخته می شود:
1. هویت جنسی
بالاخره من دخترم یا پسر؟
پایه ای ترین و بدیهی ترین سوال در مورد زندگی جنسی یک آدم این است : «من دخترم» یا «من پسرم». اگر شما این مورد را بدون هیچ شکی در مورد خودتان قبول داشته باشید می توان گفت در این لایه جنسی مشکلی ندارید؛ یعنی هویت جنسی سالمی دارید.
اما اگر در ذهنتان سوالاتی به شرح زیر باشد، شما از یک اختلال رنج می برید: «من پسری هستم که در کالبد یک دختر گرفتار شده ام» یا «من دختری هستم که در کالبد یک پسر گرفتار شده ام».
تعجب نکنید. در ایران خودمان هم این بیماری که به اختلال هویت جنسی معروف است، وجود دارد.
اگر این افراد مذکر باشند، یک بدن مردانه و یک ذهن زنانه یا بهتر بگوییم یک مغز زنانه دارند. هویت جنسی، عمیق ترین لایه زندگی جنسی یک انسان است و کسانی که به این بیماری مبتلا هستند، فکر و ذکرشان خلاصی از بدنی است که با مغزشان جفت و جور نیست.
تحقیقات هم نشان داده است که تنها راه درمان اختلال هویت جنسی، تغییر جنسیت است. البته قبل از تغییر جنسیت، لازم است این افراد لااقل برای چند ماه در میان جنس مخالف زندگی کنند و به سبک زندگی آنها رفتار کنند تا بعدا از عمل خود پشیمان نشوند. همچنین لازم است طی جلسات متعدد به وسیله روانپزشک و روانکاو مورد بررسی قرار گیرند.
یادتان باشد که احتمال خیلی کمی وجود دارد که شما به این اختلال مبتلا باشید. مثلا اگر دختر هستید و در کودکی به تفنگ و ماشین علاقه داشته اید، نشانه اختلال هویت جنسی نیست. گاهی افراد ناراحتی های خود را به این مساله پیوند می دهند. حتی موارد زیادی وجود داشته اند که عنوان کرده اند: من از دختر بودن خسته شده ام و یا دوست دارم دختر باشم و یا اگر پسر باشم موفق تر می شوم. اینها اختلال هویت جنسی نیست. اینها شکایت از وضعیت موجود می باشد.
پس نتیجه می گیریم که به احساس زنانگی یا مردانگی هر فرد از خود هویت جنسی گفته می شود. به تعریفی دیگر اعتقاد درونی شخص به این مساله که او فردی است مونث، مذکر، دوسوگرا یا خنثی.
هویت جنسی حاصل ترکیب سه عامل بیولوژیک، زیستی، روانی و واکنش های روانی است.
2. جهت گیری جنسی
من به کدام جنس علاقه دارم؟
این یکی از بحث برانگیز ترین لایه های زندگی جنسی -به خصوص در چند دهه گذشته- بوده است. به صورت خیلی ساده، بحث این لایه در این مورد است که شما دگرجنس گرا هستید یا همجنس گرا.
البته اگر بخواهیم دقیق تر و واقعی تر بگوییم، یک طیف وجود دارد که در یک طرفش افرادی وجود دارند که منحصرا همجنس گرا هستند و در یک طرفش آدم هایی که فقط از جنس مخالف خوش شان می آید (البته از لحاظ جنسی).
با تعریف هایی که از سلامت روانی در میان اقوام، ملل و ادیان مختلف وجود دارد، در بین اقوام منطقه خاورمیانه همجنس گرایی یک بیماری به حساب می آید که نیاز به درمان دارد.
باز دقت کنید اگر خیلی رفیق باز هستید و یا روحیات مردانه و یا خلقیات زنانه به شدت قوی دارید؛ به این معنی نیست که همجنس گرا هستید.
3. تمایل جنسی
میل جنسی من چگونه بیدار می شود؟
خب، شما از دو لایه پیش سالم بیرون آمده اید و به فرض مذکر بودن قبول دارید که پسر هستید و به جنس مخالف تان علاقه جنسی دارید. حالا می رسید به لایه سوم؛ لایه ای که خیلی از بیماری هایی که این طرف و آن طرف می شنوید، در آن قرار دارند. تمایل جنسی یعنی اینکه انجام دادن چه کارهایی و دیدن چه چیزهایی فرد را تحریک می کند.
کسی هم بیمار است که به صورت های غیرعادی و غیر معمول تحریک شود؛ مثلا تماشاگران جنسی حتما باید یک صحنه جنسی را ببینند، هرزه دراهای تلفنی حتما باید با یک بیچاره از همه جا بی خبر از طریق تلفن حرف های رکیک بزنند و… به کلمه های «فقط» و «حتما» توجه کنید. اگر کسی هم به شکل معمول و هم با یکی از این راه ها میل جنسی اش تحریک می شود، بیمار نیست.
کسانی که فقط با دیدن فیلم های مبتذل می توانند به تحریک جنسی برسند، یک جورهایی از این مشکل رنج می برند. چون حتی در کنار همسرشان محتاج تماشای این صحنه ها می شوند و از همین جا خیلی از حرف و حدیث ها شروع می شود.
علاوه بر اینها خودارضایی نیز وجود دارد. طولانی شدن سال هایی که نوجوان و جوان به خاطر ازدواج نکردن، دست به خودارضایی می زند. بد نیست بدانید که خودارضایی گاهی ماهیتی کاملا غیرجنسی دارد؛ یعنی فرد آن را به عنوان راهی برای رفع تنش ها و اضطراب های روزمره اش به کار می برد. در این حالت، اضطراب که حل شود خودارضایی هم خود به خود حل می شود.
4. نقش جنسی
آیا رفتارهای من زنانه است یا مردانه؟
لایه چهارم زندگی جنسی، ابراز علنی هویت جنسی است؛ یعنی حالا که من فهمیدم مَردم یا زن، چطور این زنانگی و مردانگی را در رفتارهایم نشان دهم؟ حتما خودتان هم دیده اید که پسرهای 2 ساله ماشین بازی و دختر های 2 ساله عروسک بازی را ترجیح می دهند.
هم پسرها و هم دخترها 3 سالشان که شد، ترجیح می دهند با همجنس های خودشان بازی کنند و در 4 سالگی اگر از آنها بپرسید که چه شغلی را دوست دارند، معمولا شغل های مربوط به جنس خودشان را می گویند.
البته اگر اطرافیان تان یا خودتان از این کلیشه ها پیروی نکردید، نباید نگران باشید چون در دهه های اخیر به این خاطر که نقش های جنسیتی خیلی قاتی پاتی شده اند و ماماهای مرد و مهندس های زن تا دلتان بخواهد زیاد شده اند، متخصصان رفتار جنسی معتقدند هیچ نوع بیماری ای در این لایه وجود ندارد. فقط یادتان باشد که خیلی وقت ها تمایل به کارهای مربوط به جنس مخالف تان به این لایه سطحی تر زندگی جنسی مربوط است، نه آن لایه عمیق هویت جنسی.
5. عملکرد جنسی
آیا من زندگی زناشویی موفقی خواهم داشت؟
سلامت در عملکرد جنسی یعنی اینکه فرد بتواند کاری کند که هم خودش و هم همسرش از یک تجربه جنسی لذت ببرند و راضی باشند. این به شرطی است که طرف مقابل هم مشکلی نداشته باشد. 70 درصد طلاق های ما به خاطر مشکل داشتن زن و شوهرها در همین لایه زندگی جنسی است. متاسفانه ما در تمام شئون زندگی مان بین سنت و مدرنیته گیر کرده ایم.
مشکل شایعی که در این زمینه در ایران وجود دارد، به تخیلات جنسی مردان مجرد برمی گردد. آنها با دیدن فیلم های غیراخلاقی رفتاری شبه مدرنیستی پیش می گیرند و سپس در همه جوانب، توقعات بالایی از همسر آینده شان دارند؛ توقعاتی که بعضی هایش با فرهنگ ما نمی خواند. همین تنش، باعث می شود که زن ایرانی در زندگی زناشویی، مضطرب و مرد ایرانی ناراضی باشد و این زمینه مشکلات دیگر است.
با افزایش سن عملکرد جنسی چه تغییری می کند؟
با افزایش سن، به طور طبیعی تغییراتی در بدن مرد و زن به وجود می آید که موجب کاهش تدریجی روابط زناشویی می شود. این تغییرات طبیعی است؛ اما اگر در حدی بود که باعث نارضایتی شما یا همسرتان گردد و یا اگر به طور ناگهانی ایجاد شد، لازم است به پزشک مراجعه کنید.
این مشکلات بیشتر به تخصص های مجاری ادراری (ارولوژی)، زنان و زایمان و روانپزشکی ارتباط دارد.
تغییر طبیعی دیگری که می تواند موجب مشکل در رابطه زناشویی شود، کم شدن ترشحات زنانه است که موجب خشکی مجاری زنانگی (مهبل) می شود. این مشکل نیز با مراجعه به پزشک به راحتی برطرف می گردد.
علاوه بر این، مسائل دیگری نیز وجود دارد که در روابط زناشویی مشکل ایجاد می کند. بیماری قند خون، مصرف برخی داروها، مصرف سیگار و الکل. بنابراین هر چند روابط زناشویی، یک مساله بسیار شخصی و خصوصی است اما اگر در این مورد مشکلی دارید حتما آن را با پزشک در میان بگذارید؛ زیرا بسیاری از این مشکلات قابل درمان است.
ادراک هیجانی و روابط زوجین
برای اینکه یک زوج روابط زناشویی سالمی داشته باشند تنها آموزش روابط زناشویی کفایت نمی کند. موارد بسیاری است که در نزدیکی عاطفی و روحی زن و شوهر موثر است. دانستن نکات زیر به شما کمک خواهد کرد تا رابطه ای سرشار از عشق و دوستی با همسر خود داشته باشید:
1. ازدواج و زندگی زناشویی یک بافت سرشار از عاطفه می باشد.
2. در ازدواج هایی که دو فرد با یکدیگر در تعارض و تضاد باشند، برانگیختگی های هیجانی زیادتری دیده می شود. به عبارت دیگر، بیشتر تعارض ها و اختلافات بین زوجین به دلیل برانگیختگی های هیجانی صورت می گیرد.
3. افراد در توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با یکدیگر تفاوت دارند. مثلا بعضی از زوج ها آشکارا نسبت به علائم هیجانی همسرشان بی توجه هستند و آنان را نادیده می گیرند یا آمادگی سوء تعبیر و عدم تشخیص صحیح این عواطف را دارند. مثلا حالت غمناکی یا اندوه همسر خود را به عنوان عصبانیت و خشم تفسیر می نمایند.
4. انسان ها دارای تفاوت های قابل توجهی در توانایی ابراز صریح عواطف خود می باشند. مثلا برخی از زوج ها عادت دارند پیام های هیجانی مبهم و گیج کننده ای به طرف مقابل خود بدهند (همزمان، هم می خندند و هم اخم می کنند).
پژوهشگران دریافته اند که ارتباط با ثبات و معناداری بین تفاوت های فردی در توانایی ابراز دقیق و صحیح عواطف و تشخیص آنها با شادی های زندگی و روابط زناشویی مطلوب وجود دارد.
5. زوج های خرسند در مقایسه با زوج هایی که رابطه زناشویی و هیجانی خوبی با هم ندارند، احساس همدلی بیشتری به هم نشان می دهند و نسبت به احساسات یکدیگر حساسیت بیشتری به خرج می دهند.
6. زوج های ناراضی از زندگی زناشویی در عکس العمل به رفتار نامناسب همسرشان مقابله به مثل می کنند.
7. زنان بهتر از مردان در ابراز دقیق عواطف و تشخیص آنها عمل می نمایند. برای مثال وقتی که یک زن پیام هیجانی مثبتی به شوهرش می دهد، احتمالا از علائم غیر کلامی-بدنی (مثل لبخند زدن) و از یک لحن صمیمانه در هنگام سخن گفتن استفاده می نماید. از طرف دیگر، مردان تمایل به استفاده از پیام های مبهم و مختلط (ترکیبی) دارند. برای مثال هنگامی که مردی می خواهد پیام هیجانی مثبتی به همسرش بدهد، این پیام هم همراه با خنده است و هم همراه با علائم بالقوه تهدید کننده ای چون حرکات ابرو یا چشم.
8. ناتوانی مردان در تشخیص و ابراز دقیق عواطف، علت مهم و اساسی ازدواج های ناموفق است. برای مثال در برانگیختگی های هیجانی بالا در طول کشمکش های زناشویی (که از طریق اندازه گیری علائم فیزیولوژیکی مثل ضربان قلب یا فشار خون مشخص می شود) مردانی که از زندگی زناشویی خود راضی نمی باشند و با همسران خود اختلاف دارند، علائمی از گوشه گیری یا انزوای هیجانی و بی عاطفگی از خود نشان می دهند، روان شناسان آن را «حصار سنگی» نامیدند.
9. زوج های شاد و خوشبخت نسبت به زوج های ناسازگار، هم در اظهار و ابراز عواطف و هم در استنباط، تشخیص و دریافت عواطف، عملکرد بهتری از خود نشان می دهند.
10. برخی از مردان احساس می کنند که همزمان از دو طرف مورد تهدید واقع می شوند: یکی از طرف موقعیت هایی که قادر به کنترل آنها نمی باشند و یکی هم از طرف عواطف ناخوشایند و منفی، چون اضطراب و اندوه که به وسیله این موقعیت ها ایجاد می شوند. این مردان هنگامی که احساس آسیب پذیری و ناتوانی می نمایند، عصبانی می شوند و مایل به تجربه حالت های هیجانی هستند تا از آن طریق احساس کنند قادر به کنترل موقعیت ها می باشند.
11. در زمینه زندگی زناشویی، وضعیت فوق بدین معنی است که احتمالا یک شوهر به تقاضای همسرش جهت استقلال بیشتر، با واکنش های خشم آلود به این نوع گستاخی پاسخ دهد تا واکنش های مضطربانه، و علت بروز چنین واکنشی احتمالا ترس از دست دادن همسر است. این خشم و عصبانیت ممکن است منجر به رفتارهای تخریبی شود که با جنگ و دعواهای خانوادگی و ضرب و شتم های جسمی و خشونت آمیز همراه است.
12. در تعامل های پر از تنش و تعارض زندگی زناشویی، حتی شوهرانی که بسیار مقاوم و شکیبا می باشند، احساس درهم شکسته شدن می نمایند و در مقابل علائم جسمانی و منفی شدیدی (چون انقباضات و دردهای معدی، افزایش ضربان قلب، تعریق کف دست، سردرد و…) که آنان را تهدید می کند، احساس ناتوانی، اضطراب و دستپاچگی می نمایند.
در چنین شرایطی، مردان ممکن است به صورت خودکار و غیر ارادی دچار خشم شوند. رویهم رفته و بر اساس یافته های مطالعات انجام شده بر روی تعامل های زندگی زناشویی، فرض می شود که اگر زوجین از عواطف همسرانشان آگاه شوند و بتوانند عواطفشان را به صورتی واضح و آشکار به یکدیگر اطلاع دهند و ابراز نمایند، زندگی بهتری خواهند داشت. برای این کار لازم است تا نسبت به علل، جوانب و پیامدهای عواطفشان بر زندگی زناشویی شان آگاه گردند.
چگونگی ارتباط صحیح جنسی
مراحل واکنش جنسی طبیعی
زن و مرد یک سلسله واکنش های فیزیولوژیک به صورت طبیعی نسبت به تحریکات جنسی از خود بروز می دهند. این واکنش به شکل طبیعی خود در چهار مرحله پیدایش انگیزش، پلاتو، ارگاسم و فرونشینی اتفاق می افتد.
مرحله پیدایش انگیزش
مرحله انگیزش با تحریک روانی، تخیل و تجسم، وجود موضوع مطبوع و دلخواه یا ترکیبی از هر دو به وجود می آید.
مرحله پلاتو
با ادامه یافتن تحریک در محوطه ارگاسمی انقباض مشخصی اتفاق می افتد. دستگاه تناسلی تحریک جنسی می گردد و کلیتوریس بالاتر قرار می گیرد، گرچه به آسانی قابل لمس نیست. حجم پستانها در زن افزایش می یابد و همین طور آلت مرد سفت تر می شود. این مرحله بین 30 ثانیه تا چند دقیقه در نوسان است.
مرحله ارگاسم
این مرحله عبارت از اوج لذت جنسی و رها شدن تنش های جنسی است. پس از ارگاسم مرد تا مدتی ارگاسم دیگری ندارد. اما یک زن می تواند ارگاسم های متعدد و پشت سر هم داشته باشد.
مرحله فرونشینی
بازگشت بدن به حالت سکون اولیه، احساس آرامش، خوشی و رفع تنش های عضلانی از مشخصات این مرحله است. با ظهور ارگاسم این مرحله سریع تر روی می دهد.
در انتها فراموش نکنید میل جنسی در زن و مرد از نظر شرایط بروز آن اختلاف دارد. مرد از نظر جنسی طوری است که در شرایط مساعد آمادگی پیدا می کند و با تحریک مناسب توان عمل جنسی در تمام مدت را دارد ولی زن در زمانهایی خاص که ارتباط به زمان قاعدگی نیز دارد آمادگی بیشتری برای آمیزش و همبستری دارد و بیشترین آمادگی جسمانی زن در زمان تخمک گذاری است.
سایت پزشکان بدون مرز
***
پاسخ دهید