قهر و آشتی های زنانه
زنان بیشتر از مردان قهر و آشتی می کنند. زنان روحیه حساس تری داشته و تیپ شخصیتی شان متفاوت است به همین علت بیشتر به قهر و آشتی روی می آورند.
قهر در شکل های متفاوت
زنان گاهی اوقات اعتراض خود را به صورت ترک کردن خانه و یا قهر کردن نشان می دهند. قهرهایی که موجب دلسردی روابط با شریک زندگی شان می شود. به طور کلی قهر زنان نمادی از حل نشدن مسئله است. برخی از دختران و زنان در زندگی قادر به حل مسائل و مشکلات نیستند و از رو به رو شدن با مشکلات اجتناب می کنند.
دکتر علی اسماعیلی روان شناس و مدرس دانشگاه می گوید: اگر بخواهیم نگاه سطحی به این مسئله داشته باشیم باید بگوییم قهر و آشتی ناشی از ناتوانی برخورد با مشکلات زندگی است. همچنین برخی از زنان مهارت های لازم را برای ایجاد روابط بین فردی و مستحکم ندارند از این رو به قهر پناه می برند.
گاهی هم والدین نتوانسته اند شیوه تربیتی مناسبی را اعمال کنند. مشکل دیگر نیز به آموزش هایی برمی گردد که باید در مدارس دخترانه به آنان داده شود. به همین علت هنگامی که آنها وارد زندگی زناشویی و روابط گسترده تر می شوند قدرت برخورد با مسائل را ندارند و به طور معمول این زنان یا دختران قادر نیستند یک رابطه را مدیریت کنند.
این مدرس دانشگاه در ادامه می افزاید: برخی زنان به سرعت با کوچکترین استرس و اضطرابی عواطف شان به پایین ترین سطح می رسد و در رابطه با همسر یا دوستان خود قهر را بهترین راهکار و گزینه می دانند. در ابتدا قهرهایشان کوتاه تر است ولی به تدریج زمان قهر طولانی تر می شود این موضوع در یک دوره باعث می شود که همسر و دوستان از این نوع قهرها و آشتی ها به تدریج خسته شده و منجر به پرخاشگری شود. به مرور زمان بریدگی های روابط رخ داده و رابطه بین فردی و اجتماعی و خانوادگی به سردی می گراید.
پیشقدم شدن برای آشتی
عده ای از زنان هستند که برای حفظ روابط بین فردی، دوستانه، خانوادگی و اجتماعی علی رغم میل باطنی شان حتی اگر مقصر هم نباشند برای آشتی با دیگران قدم جلو می گذارند. این گروه از زنان با پافشاری های زیاد قصد دارند تا گروه دوستان یا زندگی زناشویی شان آسیب نبیند. از این رو تقصیرات را پذیرفته و تمایل به آشتی دارند.
دکتر اسماعیلی با اشاره به این که رابطه باید در حد تعادل باشد می گوید: هر دو طرف یک رابطه دوستانه یا روابط خانوادگی باید تعادل را رعایت کنند. اگر فقط زنان برای آشتی پیشقدم شوند شاید در درجه اول مشکلی به وجود نیاید اما به تدریج با تکرار شدن این مسئله زن احساس حقارت و ضعف کرده و اعتماد به نفس او کاهش پیدا می کند.
این امر به این معنا است که یک زن نسبت به طرف مقابل خود را کم دیده و ترس از جدایی و رها شدن توسط دوست یا همسرش را دارد از این جهت همیشه برای آشتی پیشقدم می شود.
زنان برای موفق تر عمل کردن در زندگی زناشویی و اجتماعی باید بپذیرند دامنه اختلافات در اوایل و شروع زندگی مشترک گسترده است و قهر و آشتی بیش از حد راه مناسبی برای حل مشکلات نیست. زنان می بایست از لحاظ روانی اعتماد به نفس خود را تقویت کنند و مهارت های لازم را در زندگی بیاموزند.
زنان باید در عرصه های مختلف زندگی بایستند و سعی کنند مشکلات را با راهکارهای اساسی و اصولی حل کنند. اگر به تنهایی قادر به انجام کاری نیستند و نمی توانند درست تصمیم بگیرند بهترین روش این است که از اطرافیان خود که توانمند هستند کمک بگیرند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به این که فرزندان قهر و آشتی را از مادران خود می آموزند خاطرنشان کرد: مادرانی که به طور دائم در حال قهر هستند و یا برای حفظ بنیان زندگی از خودگذشتی می کنند و برای آشتی پیشقدم می شوند باید متوجه باشند که فرزندان از آنها الگوبرداری می کنند در حالی که برای تعلیم فرزندان باید این دو حالت هیجانی در تعادل قرار داشته باشد و قهر فقط باید به معنای اعتراض آگاهانه باشد و به نوعی باید مانند تلنگری به طرف مقابل عنوان شود.
به طور معمول آن دسته از زنانی که قهرهای ناآگاهانه را انتخاب می کنند آسیب های فراوانی به روابط خانوادگی و اجتماعی خود وارد می کنند در حالی که قهر و آشتی باید آگاهانه و هدفمند برای حل مشکلات باشد.
***
پاسخ دهید