ترس و راهکارهای مقابله با آن

ترس و راهکارهای مقابله با آن

ترس حالت عاطفی پیچیده و نیرومندی است که با علائم اضطراب از جمله ضربان قلب، نبض، عدم تمرکز اندیشه و سردرد همراه است.
انسان زمانی دستخوش ترس می شود که دریابد خطری زندگی او را تهدید می کند. همه افراد در زندگی به نوعی دچار ترس شده اند. ترس انواع مختلفی دارد مانند ترس از اظهار وجود، صحبت کردن در برابر جمع، تصمیم گرفتن، تغییر شغل، تنهایی و…

می توان برای ترس 3 سطح را در نظر گرفت:

1- ترس هایی که در باره ماجراهای ظاهری و آشکار است، مثل ترس از پیری، تنهایی، ادامه تحصیل، تغییر شغل و… مثل شخصی که در سن 32 سالگی از پیری وحشت دارد.

2- ترس هایی که به نفس ما مربوط می شود. مثل ترس از موفقیت، شکست، طرد شدگی و… که با حالات درونی شخص در ارتباطند.
مثل شخصی که از پیدا کردن دوستان جدید می ترسد و این سبب می شود از رفتن به میهمانی ها و داشتن رابطه های نزدیک هراس داشته باشد.

3- سومین سطح ترس که زیربنای همه ترس هاست و ترسی که ما را به درماندگی می کشاند و دو نوع ترس قبلی را نیز تحت پوشش خود دارد. مثل ترس از آنکه نتوانید از عهده مشکلات و حوادثی که زندگی به همراه دارد برآیید.

در اینجا لازم به ذکر است که برخی ترس ها مفید هستند و انسان را در برابر مشکلات و خطرها هشیار نگاه می دارند. اما سایر ترس ها آنهایی که ما را از رشد فردی باز می دارند مخرب و نابجا هستند.

برای غلبه بر ترس باید معضلات زندگی را بشناسیم و منشا آن را دریابیم. ترس اساسا مشکل تربیتی است که از کودکی در فرد ایجاد می شود و با دوباره آموزش دادن ذهن می توان آن را به عنوان یک واقعیت زندگی به جای مانعی در برابر زندگی پذیرفت.

در واقع ترس است که ما را در زندگی از حرکت کردن به جلو باز می دارد و بهتر است ترس را احساس کنیم و به هر تقدیر دست به اقدام بزنیم زیرا در آن صورت است که احساس خوبی خواهیم داشت و از شر ترس خلاص می شویم. عقب راندن ترس کمتر ترسناک است تا زندگی کردن با ترس نهفته ای که ناشی از احساس درماندگی است.

برای اینکه بیاموزیم چگونه از ترس خود بکاهیم یکی از ارزشمندترین درس ها در عبارت «به عالم هستی بله بگویید» نهفته شده است.

بله گفتن یعنی اعتماد داشتن به توانایی هایمان؛ یعنی اینکه ما می توانیم با تدبیر و اندیشه و راهکارهای مختلف بر ترس های خود فائق آییم زیرا وقتی ما دست به عمل می زنیم و تصمیم می گیریم که بر ترس هایمان غلبه کنیم، نه تنها ترس مان از بین می رود بلکه اعتماد به نفس خود را تا حد زیادی افزایش می دهیم و احساس خوبی پیدا می کنیم زیرا به این مسئله اعتماد پیدا می کنیم که برای مقابله با هر ترسی راه حلی وجود دارد و لازمه آن افزایش اعتماد به نفس است.
اگر افراد نزدیک و دوستان ما اعتماد به نفس بالایی داشته باشند در آن صورت تأثیر بسزایی در افزایش اعتماد به نفس ما و کاهش ترس های ما خواهد داشت.

برای افزایش اعتماد به نفس بهتر است از توجه به ترس خودداری شود و ذهن را تا جایی که می شود به عاملی غیر از عامل ترس معطوف کرد، چون ذهن های بیکار همانند دست های بیکار بی ثمرند. می توان وقت خود را با پرداختن به کارهای مورد علاقه پر کرد، در این صورت وقتی باقی نمی ماند تا به عوامل ترس و عوامل بیهوده فکر کرد.

راه دیگر برای غلبه بر ترس مثبت اندیشی است زیرا فرد مثبت اندیش با اعتماد به توانایی هایش بر ترس هایش غلبه می کند و با خوشبینی راه های مقابله با ترس را پیدا کرده و دست به اقدام می زند.

تلاش های مثبت برای غلبه بر ترس کاملا موثرند و می توان نتیجه گرفت که خوشبختی موقعیتی است که می توان آن را پدید آورد و به جای ترس از غم و شکست می توان توقع آن را داشت و برای مقابله با آن شهامت لازم را کسب کرده و می توان آموخت که زندگی یک مخاطره است؛ مخاطره ای که بیشتر هراس انگیز است تا آرامش بخش.

انسان بر اثر ترس به صورت فردی درمی آید که شادی های زندگی را احساس نمی کند و از خوشی های آن به چیزی جز حداقل دست نمی یابد.

در پایان سخن باید این نکته را خاطرنشان ساخت که غلبه بر ترس و مشکلات زاییده از آن، مشکلاتی که توانایی فرد را نابود می کنند و او را به گریز از واقعیت حیاتی خویش وا می دارند، یکی از ساده ترین مسائل روانی است، به این شرط که فرد ترسان، از شهامت و دلیری رویارویی با مسائل برخوردار باشد و آنها را با خردمندی و اعتماد به نفس و تعادل حل کند.

فاطمه حاجی حسینی خباز
***

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *